سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فقط برای تو

برای تو

میگویند تا تو را داریم تنها نمی مانیم,پس چرا تنهایی آنقدر به ما نزدیک می شود که خود را گم می کنیم؟

نه شاید ما نمیخواهیم خود را پیدا کنیم .تو را نداشتن,از تو نخواندن و بی تو ماندن چقدر سخت است محبوب من!

دوست داشتن موهبتی است الهی و عشق که پایه و مایه آن دوست داشتن است امروز دلم را می لرزاند و عاشقانه تو را

بهانه می گیرد.

نمیدانم...

نمیدانم دلم را گم کرده ام یا آنکه به او دل سپردم!

نمیدانم خدا عشق را قسمت ما کرد یا ما خود قسمت را رقم زدیم.

نمیدانم چرا وقتی دل بستن سهل است و آسان ,دل کندن سخت است و دشوار...

نمیدانم شکستن غرورم سخت تر است یا شنیدن صدای شکستن قلبم...

نمیدانم رنگین کمان چشمان تو نشانه چیست؟آسمان آفتابی دل تو ,یا باران سرد دلی که برایش می میرم....

نمی دانم بگویم "چرا آمدی" یا بپرسم "چرا رفتی؟"

من نمیدانم ,تو بگو...

تو می گویی:

از کسی نمی پرسند چه هنگام می تواندخدانگهدار بگوید...

تو رفته ای و من مانده ام تنهای تنها...

چشم من چشمه ی زاینده اشک...گونه ام بستر رود...همان حکایت همیشگی...

و تو خوب می دانی امروز بیش از هر روز دیگر دلم برایت تنگ است...

پس تنهایم مگذار ,چشمان من نگاه تو را تمنا می کنند,تا همیشه...

 

دو ستان خواسته بودند نوشته های خودمو بذارم تو وبلاگ منم گذاشتم.فقط نظر یادتون نره!!!


درسی از قرآن

درسی از قرآن!!!

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم

أََتَبنونَ بِکُلِّ ریعٍ ءایَةً تَعبَثون

و تَتَّخِذونَ مَصانِعَ لعلَّکُم تَخلُدون

آیا در هر بلندی نشانه ای می گذارید که سرگرم شوید؟

و عمارتهای محکم بنا می کنید به امید آنکه عمر ابد کنید؟

سوره مبارکه شعرا-آیات 128و129


شروع

بسمه تعالی

آمدم تا کلامی را بر زبان آورم و هم اینک خواهمش گفت.اما اگر مرگ

بازم دارد ازلبان فردا گفته خواهد شد چه فردا هیچ رازی را درکتاب

ابدیت باقی نمیگذارد.

آمدم تا در شکوه عشق و در روشنای زیبایی که جلوه های خداوندند

زندگی کنم.من اینجایم زنده واز قلمرو زندگی تبعید نتوانم شد زیرا که به

واسطه ی کلام زنده ی خویش در مرگ خواهم زیست.

من به اینجا آمدم تا برای همه و با همه باشم و آنچه امروز در تنهایی خود

 می کنم فردا از سوی بیشماران طنین خواهد افکند.

 

آنچه را اکنون با یک قلب میگویم فردا هزاران قلب خواهد گفت.

 

جبران خلیل جبران